یکبار فیلم عروسیتو برعکس نگاه کن،خیلی بهت حال میده.
.
یه شام مفصل میخورید ،بزن و برقص.
زنت حلقه و طلاهاشو در میاره میده بهت،از ماشین پیاده میشه ،میره خونه باباش
یکبار فیلم عروسیتو برعکس نگاه کن،خیلی بهت حال میده.
.
یه شام مفصل میخورید ،بزن و برقص.
زنت حلقه و طلاهاشو در میاره میده بهت،از ماشین پیاده میشه ،میره خونه باباش
خوشبختی یعنی اینکه
یه نفرجلو مادرشوهرت ازت خاستگاری کنه
بعد تو بگی متاهلم
بگه حیف من دنبال همچین عروسی میگشتم
یارو رو با دوستش تو سرقت بانک میگیرن ، قاضی بهشون میگه :شما محاربین،حکم تون اعدامه!
یارو میگه:محاربین یعنی چی؟
قاضی میگه: یعنی جنگ با خدا
بهرفیقش میگه :
بی پدر نگفتم تیر هوایی نزن،بفرما خورده به خدا...
معلم:
کی میدونه چرا بعداز جاری شدن خطبه ی عقد, عروس وداماد عسل دهن هم میذارن؟
دانش آموز :
بخاطر اینکه مزه ی دهنشون بعداز گهی که خوردن عوض بشه...
ﺁﺑﺮﯾﺰﺵ ﺑﯿﻨﻰ ﺩﺍﺭﻡ،
ﺭﻓﺘﻢ ﺩﺍﺭﻭﺧﻮﻧﻪ ﻗﺮﺹ ﺿﺪﺣﺴﺎﺳﯿﺖ ﺑﮕﯿﺮﻡ،
ﺗﻮ ﻋﻮﺍﺭﺽ ﺟﺎﻧﺒﯿﺶ ﻧﻮﺷﺘﻪ :
ﺳﺮ ﺩﺭﺩ، ﺳﺮ ﮔﯿﺠﻪ، ﺣﺎﻟﺖ ﺗﮭﻮﻉ، ﺍﺧﺘﻼﻝ ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺏ، ﻧﺎﺭﺳﺎﯾﻰ ﮐﺒﺪ، ﺳﮑﺘﻪ ﻗﺒﻠﻰ، ﺳﮑﺘﻪ ﻯ ﻣﻐﺰﻯ، ﻣﺮﮒ ﻧﺎﮔﮭﺎﻧﻰ
ﮪﯿﭽﻰ ﺩﯾﮕﻪ … ﭘﺸﯿﻤﻮﻥ ﺷﺪﻡ، با آستینم پاکش میکنم, ﺍﻣﻨﯿﺘﺶ ﺑﯿﺸﺘﺮﻩ
رفته بودم قصابی ، خیلی هم شلوغ بود
قصابه ، گوشت هرکی آماده میشد اینجوری صداش میزد:
گوساله کی بود ؟؟
گوسفند بیا جلو !
به یکی هم گفت: تو گوسفندی؟؟
گفت نه آقا من گاوم
خوشبختانه من جیگر خواسته بودم
گفت جیگر بیاد جلو
از کنار یک تیمارستان رد می شدم .
بیماران روانی موجود در تیمارستان با صدای بلند می خواندند ۱۳, ۱۳، ۱۳.
دیوار بلند بود و نمیتونستم داخل رو ببینم ، بالأخره سوراخی توی در تیمارستان پیدا کردم و از اونجا داخل رو نگاه کردم .
یکی از دیوونه ها از توی سوراخ چوبی در چشم من فرو کرد و بعدش شنیدم که با هم میخوندن :۱۴،۱۴،۱۴.
ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺧﺘﺮﻡ ﺗﻮ تلگرام ﺑﻬﻢ ﮔﻔﺖ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻡ ﯾﻪ ﺩﺭﻭﻍ ﮐﻮﭼﯿﮏ ﺭﻭ ﺍﻋﺘﺮﺍﻑ کنم ﻣﻨﻢ ﮔﻔﺘﻢ بگو عزیزم بخاطر عشقمون ﻣﯽ ﺑﺨﺸمت..
ﮔﻔﺖ : خیرﺍﻟﻠﻪ ﻫﺴﺘﻢ41 ساله
سلام خیرالله هرجاهستی خیرنبینی...
پیشاپیش به این پسرایی که باشگاه نرفتن و هزار تا آمپول نزدن!
اینایی که زیر ابرو بر نداشتن!
اینایی که واسه جلب توجه تو خیابون دلقک بازی در نمیارن!
اینایی که وقتی تو کوچه یه دختر از روبهرو میاد سرشونو میندازن پایین تا دختر احساس امنیت کنه!
اینایی که تو تاکسی جمع میشینن تا خانما راحتر بشینن!
پیشاپیش روز مرد رو تبریک میگم
آنها که موهای صاف دارند...
فر میزنند...!
و آنها که موی فر دارند...
مویشان را صاف میکنند...!
عدهای آرزو دارند خارج بروند...
و آنها که خارج هستند برای وطن دلشان لک زده و ترانهها میسُرایند...!
مجردها میخواهند ازدواج کنند...
متأهلها میخواهند مجرد باشند...!
عدهای با قرص و دارو از بارداری جلوگیری میکنند...
و عدهای دیگر با قرص و دارو میخواهند باردار شوند...!
لاغرها آرزو ﺩﺍﺭﻧﺪ چاق بشوند...
و چاقها همواره حسرت لاغری را میکشند...!
شاغلان از شغلشان مینالند...
بیکارها دنبال همان شغلند...!
فقرا حسرت ثروتمندان را میخورند...
ثروتمندان دغدغهی نداشتن صفا و خونگرمیِ فقرا دارند...!
افراد مشهور از چشم مردم قایم میشوند...
مردم عادی میخواهند مشهور شده و دیده شوند...!
سیاهپوستان دوست دارند سفیدپوست شوند...
و سفیدپوستان خود را برنزه میکنند...!
و هیچکس نمیداند تنها فرمول خوشحالی این است :
"قدر داشتههایت را بدان و از آنها لذت ببر"
قانونهای ذهنی میگویند خوشبختی یعنی "رضایت"
مهم نیست چه داشته باشی یا چقدر،
مهم این است که از همانی که داری راضی باشى...آنوقت ”خوشبختی”...
خدایا شکرت
جان به لب آمدو لب بر لب جانان نرسید!
دل به جان آمد و او بر سر ناز است هنوز